- برقان ناقه (اِ)
برداشتن شتر ماده دم خود را و آبستنی نمودن وقتیکه آبستن نباشد. (منتهی الارب) . رجوع به برق شود.
برقان درخشیدن. (منتهی الارب) (ترجمان علامۀ جرجانی، ترتیب عادل بن علی) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی). بریق. درخشیدن یا برق آوردن آسمان.
برقان درخشیدن. (منتهی الارب) (ترجمان علامۀ جرجانی، ترتیب عادل بن علی) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی). بریق. درخشیدن یا برق آوردن آسمان.
